در ضمان عقدی (684-723)

قانون مدنی مصوب 1307/02/18 با اصلاحات و الحاقات اخیر، به همراه درج شماره آراء وحدت رویه مرتبط ذیل هر ماده
در ضمان عقدی / مبحث اول - در كليات ماده 684 عقد ضمان عبارت است از این که شخصی مالی را که بر ذمه‌ی دیگری است به عهده بگیرد. متعهد را ضامن، طرف دیگر را مضمون‌له و شخص ثالث رامضمون‌عنه یا مدیون اصلی می‌گویند. ماده 685 در ضمان، رضای مدیون اصلی شرط نیست. ماده 686 ضامن باید برای معامله اهلیت داشته باشد. ماده 687 ضامن شدن از محجور و میت صحیح است. ماده 688 ممکن است از ضامن ضمانت کرد. ماده 689 هر گاه چند نفر ضامن شخصی شوند ضمانت هر کدام که مضمون‌له قبول کند صحیح است. ماده 690 در ضمان شرط نیست که ضامن مالدار باشد لیکن اگرمضمون‌له در وقت ضمان به عدم تمکن ضامن جاهل بوده باشد می‌تواند عقد ضمان را فسخ کند ولی اگر ضامن بعد از عقد غیرملیء شود مضمون‌له خیاری نخواهد داشت. ماده 691 ضمانِ دینی که هنوز سبب آن ایجاد نشده است باطل است. ماده 692 در دین حال ممکن است ضامن برای تأدیه ی آن اجلی معین کند و همچنین می‌تواند در دین مؤجل تعهد پرداخت فوری آن را بنماید. ماده 693 مضمون‌له می‌تواند در عقد ضمان از ضامن مطالبه‌ی رهن کند اگرچه برای دین اصلی رهنی نباشد. ماده 694 علم ضامن به مقدار و اوصاف و شرایط دینی که ضمانت آن را می‌نماید شرط نیست. بنابراین اگر کسی ضامن دین شخص بشود بدون اینکه بداند آن دین چه مقدار است ضمان صحیح است لیکن ضمانت یکی از چند دین به نحو تردید باطل است. ماده 695 معرفت تفصیلی ضامن به شخص مضمون‌له یا مضمون‌عنه لازم نیست. ماده 696 هر دینی را ممکن است ضمانت نمود اگر چه شرط فسخی در آن موجود باشد. ماده 697 ضمان عهده از مشتری یا بایع، نسبت به درک مبیع یا ثمن در صورت مستحق‌للغیر در آمدن آن جایز است. مبحث دوم - در اثر ضمان بين ضامن و مضمون له ماده 698 بعد از این که ضمان به طور صحیح واقع شد ذمه‌ی مضمون‌عنه بری و ذمه‌ی ضامن به مضمون‌له مشغول می شود. ماده 699 تعلیق در ضمان مثل این که ضامن قید کند که اگر مدیون نداد من ضامنم باطل است ولی التزام به تأدیه ممکن است معلق باشد. ماده 700 تعلیق ضمان به شرایط صحت آن مثل این که ضامن قید کند که اگر مضمون‌عنه مدیون باشد من ضامنم موجب بطلان آن نمی شود. ماده 701 ضمان عقدی است لازم و ضامن یا مضمون‌له نمی‌توانند آن را فسخ کنند مگر در صورت اعسار ضامن به طوری که در ماده ۶۹۰ مقرر است یا در صورت بودن حق فسخ نسبت به دین مضمون‌ و یا در صورت تخلف از مقررات عقد. ماده 702 هر گاه ضمان مدت داشته باشد مضمون‌له نمی‌تواند قبل از انقضای مدت، مطالبه‌ی طلب خود را از ضامن کند اگر چه دین حال باشد. ماده 703 در ضمان حال مضمون‌له حق مطالبه ی طلب خود را دارد اگر چه دین مؤجل باشد. ماده 704 ضمان مطلق محمول به حال است مگر آنکه به قراین معلوم شود که موجل بوده است. ماده 705 ضمان مؤجل به فوت ضامن حال می شود. ماده 706 - حذف شده است. ماده 707 اگر مضمون‌له ذمه ی مضمون‌عنه را بری کند ضامن بری نمی شود مگر این که مقصود، ابرا از اصل دین باشد. ماده 708 کسی که ضامن درک مبیع است در صورت فسخ بیع به سبب اقاله یا خیار از ضمان بری می شود. مبحث سوم - در اثر ضمان بين ضامن و مضمون عنه ماده 709 ضامن حق رجوع به مضمون‌عنه ندارد مگر بعد از ادای دین، ولی می‌تواند در صورتی که مضمون‌عنه ملتزم شده باشد که در مدت معینی برائت او را تحصیل نماید و مدت مزبور هم منقضی شده باشد رجوع کند. ماده 710 اگر ضامن با رضایت مضمون‌له حواله کند به کسی که دین را بدهد و آن شخص قبول نماید مثل آن است که دین را ادا کرده است و حق رجوع به مضمون‌عنه دارد و همچنین است حواله مضمون‌له به عهده‌ی ضامن. ماده 711 اگر ضامن دین را تأدیه کند و مضمون‌عنه آن را ثانیاً بپردازد ضامن حق رجوع به مضمون‌له نخواهد داشت و باید به مضمون‌عنه مراجعه کند و مضمون‌عنه می‌تواند از مضمون‌له آن چه را که گرفته است مسترد دارد. ماده 712 هر گاه مضمون‌له فوت شود و ضامن وارث او باشد حق رجوع به مضمون‌عنه دارد. ماده 713 اگر ضامن به مضمون‌له کمتر از دین داده باشد زیاده بر آن چه داده نمی‌تواند از مدیون مطالبه کند اگر چه دین را صلح به کمتر کرده باشد. ماده 714 اگر ضامن زیادتر از دین به داین بدهد حق رجوع به زیاده ندارد مگر در صورتی که به اذن مضمون‌عنه داده باشد. ماده 715 هر گاه دین مدت داشته و ضامن قبل از موعد، آن را بدهد مادام که دین حال نشده است نمی‌تواند از مدیون مطالبه کند. ماده 716 در صورتی که دین حال باشد هر وقت ضامن ادا کند می‌تواند رجوع به مضمون‌عنه نماید هر چند ضمان مدت داشته و موعد آن نرسیده باشد مگر آن که مضمون‌عنه اذن به ضمان مؤجل داده باشد. ماده 717 هر گاه مضمون‌عنه دین را ادا کند ضامن بری می شود هرچند ضامن به مضمون‌عنه اذن در ادا نداده باشد. ماده 718 هر گاه مضمون‌له ضامن را از دین ابرا کند ضامن و مضمون‌عنه هر دو بری می‌شوند. ماده 719 هر گاه مضمون‌له ضامن را ابرا کند یا دیگری مجاناً دین را بدهد ضامن حق رجوع به مضمون‌عنه ندارد. ماده 720 ضامنی که به قصد تبرع ضمانت کرده باشد حق رجوع به مضمون‌عنه ندارد. مبحث چهارم - در اثر ضمان بین ضامنین ماده 721 هر گاه اشخاص متعدد از یک شخص و برای یک قرض به نحو تسهیم ضمانت کرده باشند مضمون‌له به هر یک از آن‌ها فقط به قدرسهم او حق رجوع دارد و اگر یکی از ضامنین تمام قرض را تأدیه نماید به هر یک از ضامنین دیگر که اذن تأدیه داده باشد می‌تواند به قدر سهم او رجوع کند. ماده 722 ضامنِ ضامن حق رجوع به مدیون اصلی ندارد و باید به مضمون‌عنه خود رجوع کند و به همین طریق هر ضامنی به مضمون‌عنه خود رجوع می‌کند تا به مدیون اصلی برسد. ماده 723 ممکن است کسی در ضمن عقد لازمی به تادیه ی دین دیگری ملتزم شود در این صورت تعلیق به التزام، مبطل نیست مثل این که کسی التزام خود را به تادیه ی دین مدیون، معلق به عدم تادیه ی او نماید.