ضابطان دادگستری و تکالیف آنان (28-63)


2631 نظریه شماره 3114/ 93/ 7- 12/ 12/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: تعریف ضابطان دادگستری در ماده 28 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 آمده و ماده 29 این قانون هم ضابطان عام و خاص را مشخص نموده است. طبق بند الف این ماده، ضابطان عام؛ شامل فرماندهان، افسران و درجه‏داران نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران که آموزش مربوطه را دیده باشند، است. بنابراین، مقنن در قانون اخیر که پس از لازم‏الاجراء شدن، طبق ماده 570 آن قانون ناسخ تمام قوانین مغایر قبلی است، در مقام بیان ضابط بودن افراد مرتبط با نیروی انتظامی، فقط فرماندهان، افسران و درجه داران این نیرو را واجد این عنوان دانسته و حتی در تبصره همین ماده، کارکنان وظیفه را از شمول ضابط بودن خارج نموده است؛ لذا نمی‏توان هیچ فرد یا نهاد دیگری را که به نحوی وابسته به نیروی انتظامی است ضابط قوه قضائیه محسوب نمود و آنچه در بند 5 ماده 15 آئین دادرسی کیفری 1378 و بند ب ماده 29 قانون جدید (آئین دادرسی کیفری مصوب 1392) به عنوان ضابطین خاص آمده، منصرف از نیروی انتظامی و وابستگان به آن است، به علاوه در تبصره 3 ماده 23 قانون استخدام ناجا مصوب 1382، به بهره‏گیری از مشارکت‏های مردمی در تحکیم و توسعه نظم وامنیت اجتماعی تحت عنوان «پلیس افتخاری» و پلیس محلی اشاره شده، از تعریف قانونی ضابطان دادگستری خارج است. 2632 از نظریه شماره 861/ 93/ 7- 15/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: 1- الف- اعضاء سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اجرای مأموریت‏های مقرر در مواد 2 الی 5 اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سال 1361 و بند 2 ماده 6 قانون تأسیس وزارت اطلاعات مصوب 1362 و مصوبه شماره 529 شورای عالی امنیت ملی راجع به حفاظت از هواپیماهای غیرنظامی به عنوان ضابط انجام وظیفه می‏نمایند. ب- مأمورین وزارت اطلاعات مطابق بند ب ماده 124 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی اسلامی ایران مصوب 1383 در کشف مفاسد کلان اقتصادی و سرقت میراث فرهنگی در مقام ضابط قوه قضائیه اقدامات لازم را به عمل می‏آورند. 2633 نظریه شماره 936/ 94/ 7- 14/ 4/ 1394 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: اولاً: بند ب ماده 29 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 که ضابطان خاص را تعریف می‏کند مقرر می‏دارد: «ضابطان خاص شامل مقامات و مأمورانی که به موجب قوانین خاص در حدود وظایف محول شده ضابط دادگستری محسوب می‏شوند ...» که مفهوم آن این است که ایشان در خارج از حدود وظایف محوله، ضابط دادگستری محسوب نمی‏شوند. ثانیاً: با توجه به اینکه برابر ماده 30 قانون یاد شده، احراز عنوان ضابط دادگستری، مستلزم فراگیری مهارت‏های لازم و گذراندن دوره‏های آموزشی خاص می‏باشد و علی الاصول دوره‏های آموزشی ضابطان عام و خاص متفاوت است و ضابطان خاص، صرفاً در محدوده‏ای که قانون وظایف ضابط بودن را بر عهده ایشان گذاشته است، دوره‏های آموزشی را سپری می‏کنند و در خصوص سایر موارد، ضابط قلمداد نمی‏شوند، بنابراین، ارجاع امر به ضابطان خاص در موضوعات مربوط به جرائم عمومی و نیز مسائلی خارج از وظایف اختصاص یافته به آنها از منظر قانونی، مشمول تبصره ماده 32 قانون یاد شده می‏باشد. 2634 نظریه شماره 569/ 94/ 7- 4/ 3/ 1394 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: منظور از «دستور ادامه تحقیقات» که در ماده 44 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 از سوی دادستان صادر می‏گردد، ناظر به مواردی است که مربوط به وظایف دادستان در امر تعقیب می‏باشد و لذا چنانچه ضابطان دادگستری با اطلاع از وقوع جرم غیرمشهود، مراتب را برای کسب تکلیف به دادستان گزارش نمایند، دادستان با توجه به ماده 44 قانون فوق‏الذکر و در اجرای وظیفه تعقیب که به عهده دارد، می‏تواند با بررسی گزارش ضابطان و به منظور حصول اطمینان از صحت گزارش و احراز وجود شرایط قانونی جهت تعقیب متهم یا متهمان، دستورات تکمیلی را صادر کند و این امر متفاوت از امر تحقیقات مقدماتی موضوع مواد 90 و 92 قانون فوق‏الذکر است که متعاقب وجود شرایط قانونی برای تعقیب، موضوع برای انجام تحقیقات مقدماتی به بازپرس، از سوی دادستان ارجاع می‏گردد. نظریه شماره 861/ 93/ 7- 15/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: واژه «جرم» در صدر ماده 45 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 اعم از جرائمی است که جنبه عمومی دارد و یا صرفاً از جمله جرائم قابل گذشت باشد. بدیهی است که تعقیب متهم در جرائم قابل گذشت وفق ماده 12 قانون فوق‏الذکر فقط با شکایت شاکی امکان‏پذیر است و به موجب ماده 37 قانون مزبور نیز ضابطین موظفند شکایت شاکی (شفاهی یا کتبی) را همه وقت قبول نمایند و شکایت شفاهی در صورت مجلس قید و به امضای شاکی برسد. بنابراین در جرائم مشهودی که از جمله جرائم قابل گذشت است، مداخله ضابطان منوط به وجود شاکی خصوصی می‏باشد. 2635 از نظریه شماره 963/ 93/ 7- 23/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: منظور از «شخص ساکن»، در بند ث ماده 45 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 کلیه افرادی است که در محل مورد نظردر ماده (منزل یا محل سکنای افراد) به صورت دائم یا موقت سکونت دارند؛ اعم از اینکه بزه‏دیده واقع شده باشند یا خیر. اما افرادی نظیر همسایگان در مجتمع‏های آپارتمانی و نظائر آن را شامل نمی‏گردد و فرض قضیه در اینجا تنها شامل آن قسمتی از آپارتمان می‏گردد که اختصاص به سکونت افراد ذی‏ربط دارد. اما بدیهی است که چنانچه جرم در مشاعات اماکن مسکونی نظیر پارکینگ، حیاط و مانند آن رخ دهد، کلیه افرادی که در این اماکن به اعتبار سکونت در قسمت اختصاصی سهیم می‏باشند، ساکن شناخته شده و مشمول شخص ساکن مذکور در بند ث ماده 45 قانون یادشده می‏باشند. 2636 نظریه شماره 995/ 94/ 7- 21/ 4/ 1394 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: 1- منظور از عبارت «چنانچه در جرائم مشهود، نگهداری متهم برای تکمیل تحقیقات ضروری باشد» در قسمت دوم ماده 46 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392، ناظر بر شرایط مقرر در قسمت اخیر ماده 44 این قانون، در واقع تاکیدی بر لزوم رعایت اصل برائت مندرج در ماده 4 قانون فوق‏الذکر است که طی آن اقدامات محدودکننده و سالب آزادی می‏باید به موجب حکم قانون و با رعایت مقررات و تحت نظارت مقام قضائی صورت پذیرد، بنابراین، بازداشت متهم در جرایم مشهود از سوی ضابطان مشروط به احراز وجود قرائن و امارات قوی بر ارتکاب این جرائم توسط متهم به وسیله ضابطان ذی‏ربط است و لکن در صورت بازداشت متهم، ضابطان مکلف هستند بلافاصله موضوع اتهام و ادله آن را به طور کتبی به شخص بازداشت شده (متهم) ابلاغ و تفهیم و مراتب را بدون فوت وقت برای اتخاذ تصمیم قانونی به اطلاع دادستان برسانند. در نتیجه صرف وقوع جرم مشهود، مجوز بازداشت افراد توسط ضابطان نبوده بلکه می‏باید قرائن و امارات قوی بر ارتکاب جرم از سوی متهم نیز وجود داشته باشد همچنین نگهداری متهم بازداشتی در این جرایم، در صورتی موجه است که برای تکمیل تحقیقات، ضرورت داشته باشد و الا اصل بر این است که متهم بازداشتی بلافاصله نزد مرجع قضائی اعزام و معرفی گردد. 2- مقامات ذکر شده در مواد 307 و 308 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392، دو دسته هستند؛ دسته اول دارای مصونیت قضائی می‏باشند، در مورد آنها چنانچه مرتکب جرم مشهود شده باشند ضابطان دادگستری باید اقدامات لازم را برای جلوگیری از امحاء آثار و ادوات و آلات و ادله جرم به عمل آورند بدون اینکه متعرض آنها شده باشند، سپس مراتب را فوری وفق مقررات مواد 46 و 44 این قانون جهت کسب تکلیف، به دادستان اطلاع دهند؛ اما در مورد کسانی که فاقد مصونیت‏های مذکور هستند، ضابطان باید وفق مقررات عمومی قانون مارالذکر عمل نمایند. 2637 نظریه شماره 976/ 94/ 7- 20/ 4/ 1394 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: اگر چه از متن ماده 48 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392، «حق متهم» مبنی بر درخواست حضور وکیل استنباط می‏گردد، نه «تکلیف ضابطان» مبنی بر اعلام این حق به او، لیکن باید توجه داشت که تکلیف ضابطان به این امر از مواد 6 و 52 آن قانون ناشی می‏شود و رعایت مقررات ماده 52 مبنی بر تکلیف به تفهیم داشتن حق وکیل در مورد متهمی هم که به دستور مقام قضایی جلب شده، ضروری است؛ چه این که تبصره ماده 185 قانون فوق‏الذکر به صراحت رعایت مقررات مواد 49 تا 53 آن قانون را درخصوص متهمان موضوع این ماده الزامی دانسته است. از اطلاق عبارت صدر ماده 48 مبنی بر «با شروع تحت نظر قرار گرفتن» نیز چنین استنباط می‏گردد که برخورداری از این حق، شامل تمامی متهمین تحت نظر، اعم از این که در جرایم مشهود باشد یا در راستای جلب از سوی مقام قضایی، می‏شود. نظریه شماره 984/ 94/ 7- 20/ 4/ 1394 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: نظر به این که حسب مواد 29 و بعد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، ضابطان دادگستری، نیروهای آموزش دیده بوده و مهارت‏های لازم را زیر نظر مقام قضایی کسب می‏کنند، بنابراین باید اعلام وکالت وکیل را پس از احراز اعتبار وکالت نامه ثبت نمایند؛ هرچند این امر مانع از آن نیست که مرجع قضایی نیز تکلیف قانونی خود مبنی بر احراز وکالت نامه و رعایت شرایط قانونی را رعایت نماید. نظریه شماره 924/ 93/ 7- 21/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: درست است که دادسرا تعطیل‏بردار نیست، ولی منظور از پایان روز، پایان وقت اداری است و نظر به این که بعد از وقت اداری نیز در مرکز هر استان و در شهرهای دیگر دادسراها قاضی کشیک دارند و اینکه طبق ماده 23 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 دادسرا به ریاست دادستان تشکیل می‏گردد، ولی به تعداد لازم، معاون و دادیار دارد و در نبود دادستان، معاون یا دادیار ارشد به جانشینی دادستان انجام وظیفه می‏نماید و مستنبط از ماده 69 این قانون دادستان مکلف است همه وقت شکایت را قبول نماید، بنابراین در خارج از وقت اداری و یا روزهای تعطیل و یا در مأموریت و یا مرخصی بودن دادستان، اعمال مقررات مندرج در ماده 49 قانون مرقوم حسب مورد برعهده سرپرست کشیک یا جانشین دادستان خواهد بود. 2638 نظریه شماره 775/ 93/ 7- 4/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: با در نظر قرار دادن اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مسکن اشخاص را مصون از تعرض دانسته و تضمین رعایت این اصل، دقت در تفسیر مواد قانونی را می‏طلبد و با لحاظ تأکید ماده 7 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 بر ضرورت رعایت حقوق شهروندی، ورود ضابطان به منازل اشخاص در جرایم مشهود (جز در موارد خاص نظیر بند ث ماده 45 قانون فوق‏الذکر که ساکنین تقاضای ورود مأمورین را دارند) می‏باید با مجوز مخصوص مقام قضائی باشد و عبارت جرائم مشهود در ماده 55 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 معطوف به عبارت «بازرسی اشخاص و اشیاء است» و نه به عبارت صدر ماده (یعنی ورود به منازل و اماکن بسته) مفاد ماده 58 قانون فوق‏الذکر نیز که ارائه اصل دستور قضائی در هنگام ورود به منازل را ضروری دانسته است، مؤیداین مطلب است. نظریه شماره 792/ 93/ 7- 7/ 4/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: باتوجه به ماده 55 قانون آیین دادرسی کیفری اخیرالتصویب 4/ 12/ 1392، صدور مجوز بازرسی از خودروهای مظنون به حمل مواد مخدر یا اسلحه و یا سایر موارد مظنون به نحو مطرح شده در استعلام باید با اجازه موردی مقام قضائی باشد و اجازه مقام قضائی به طور عام وکلی دراین قانون پیش‏بینی نشده است. نظریه شماره 1231/ 93/ 7- 25/ 5/ 93 اداره کل حقوقی قوه قضاییه: با توجه به صراحت ماده 57 قانون آئین دادرسی کیفری 1392، وظیفه ضابطان دادگستری در هنگام بازرسی محل و یافتن ادله و اسباب جرم که تهدید کننده امنیت و آسایش عمومی جامعه است، این است که ادله مذکور را حفظ نموده و صورتمجلس نمایند. لکن به نظر می‏رسد چنانچه، آثار جرمی واجد شرایط مقرر در ماده مذکور نباشد، یعنی تهدیدکننده امنیت عمومی جامعه نباشد، تکلیفی بر عهده ضابطان از حیث حفظ ادله و آثار و اسباب جرم نیست. اما چنانچه مأمورین دلایل جرمی را که تهدید کننده امنیت جامعه نیست، جمع آوری و به دادستان گزارش نمایند، چنانچه جرم اعلام شده از جمله جرائم عمومی باشد، دادستان دستور تعقیب صادر، اما مأمور به لحاظ ارتکاب تخلف، تحت تعقیب قرار خواهد گرفت. در مورد ماده 60 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 نیز هر چند به اقرار حاصله بر اساس قانون (اصل 38 قانون اساسی) نمی‏توان اعتبار اثباتی قایل گردید، اما در صورت گزارش ضابطان به شرح فوق‏الذکر عمل می‏گردد.